نامه شماره 51

ساخت وبلاگ

امروز صبح دلتنگیت زودتر از من بیدار شده بود ، چشمامو که باز کردم دلم پی هوات بود ... چشامو بستم که باز ببینمت خوابم برد کلا ، یهو از خواب پریدم دیرم شده بود نفهمیدم چی پوشیدم چی خوردم چطور زدم بیرون ، اما حواسم بود که هستی و دارم توهوات نفس می کشم ، یه دلتنگی دلچسب و نئشه آور ..

چقد این کرختی رو دوست دارم

زمستون شده نازنینم گرم بپوش ....

نامه شماره 43...
ما را در سایت نامه شماره 43 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zoha2179 بازدید : 21 تاريخ : پنجشنبه 5 بهمن 1402 ساعت: 15:11