نامه شماره ۴۸

ساخت وبلاگ

نمیدونم چه اتفاقی میفته که یه آدم به تو نزدیکتر از خودت میشه ، یهو به خودت میای میبینی هرجا نگاه میکنی اونه ، هر اسم مشابه ، عطر مشابه و ... حالتو یه جور خوبی بد میکنه ... انگار خاطره ها مو به مو ، لحظه به لحظه و وجب به وجب جونتو زیر و رو میکنن و تو خالی میشی از هرکسی به جز اون ... انگار اونکه قشنگِ روزگارته باید همیشه تو خیال و خاطرت بمونه ، انگار اون دستا خیالِ رسیدن به این رستا رو ندارن و چقد غریب که تو تمام شبایی که دلم با دلتنگی خوابید صبحش تو پشت پلکام بودی ... 

بیشتر از هر کسی دوستت دارم ...

نامه شماره 43...
ما را در سایت نامه شماره 43 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zoha2179 بازدید : 90 تاريخ : شنبه 18 تير 1401 ساعت: 8:22